هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

2) توصیف

وقتی اثری را به دقت مشاهده می‌کنیم و همه اجزای آن را از نظر می‌گذرانیم، مرحله بعدی در روند مواجهه نقادانه با اثر، بیان و توصیف چیزهایی است که دیده‌ایم. انتقال صرف آنچه دیده‌ شده، به نظر ساده و سطحی می‌آید. اما کافی است تمرینی در این زمینه انجام دهیم تا میزان توانمندی خود را در رسانایی چیزهای دیده شده مورد سنجش قرار دهیم.

به یک عکس یا مکانی ثابت و یا یک تابلوی نقاشی و یا چهره‌ای، به دقت نگاه کنید. سپس آنچه مشاهده کرده‌اید را جز به جز برای دوست خود بیان کرده و از او بخواهید همه گفته‌های شما را تصور کند. از توصیف اشکال به توصیف رنگ‌ها، خطوط، نور، سایه، حجم و اندازه بپردازید. پس از آن دوست شما تصویری که توصیف کرده‌اید را مشاهد می‌کند و دو چیز را مورد ارزیابی قرار می‌دهد:

1) میزان دقت شما در بیان همه چیزهایی که دیده‌اید.

2) نحوه توصیف شما و انطباق آن با آنچه که او تصور کرده است.

سعی کنید این تمرین را بارها و بارها انجام داده و از کودکان و نوجوانان دوروبر خود نیز بخواهید چنین کاری را در پیش شما صورت دهند. این تمرین کمک می‌کند تا دیگر هر آنچه را دیده‌اید بی‌مبالات از سر نگذرانده و به همان اندازه که در نظر شما کلیات مهم هستند جزئیات نیز ارزش و اعتبار یابند. وصف و شرح همه اینها وظیفه‌ای است که کمتر مورد توجه است و با این جمله که همه چیز را نمی‌توان بیان و توصیف کرد، از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی می‌شود.

نحوه بیان و بکارگیری کلمات و جملات حائز اهمیت است. لزومی ندارد در قدم‌های نخست تمرین، به عبارات پرطمطراق و ثقیل متوسل شد و با کلمات بازی کرد. ساده و قابل فهم بودن، کمک بسیاری به سنجش میزان دقتِ در دیدن و قدرتِ در نحوه انتقال مشاهدات می‌کند.

گاهی ضروری می‌نماید به تشبیهات متوسل شویم. اما بکارگیری بیش از حد صناعات ادبی مخاطب را از اصل توصیف دور کرده و باعث دخالت نگرش‌های شخصی‌ می‌‌شود. قرار نیست در این مرحله به تحلیل و نقد روی آوریم. محدود کردن خود در چرخه توصیف، اصل مهمی است که از پراکنده‌گویی باز‌میدارد.

بخش مهم در روبرو شدن با یک اثر هنری و شرح آن، تدبیر در جهت و سمت و سوی توصیف است. در تابلوی نقاشی یا یک عکس و یا تصویری سینمایی، می‌توان از مرکز تصویر که معمولا سوژه(ها) در آن قرار دارد و یا از سمت چپ و یا راست در تصاویر افقی، و از بالا و یا پایین در تصاویر عمودی آغاز کرد و به تدریج به سمت مخالف آن حرکت نمود.

گاهی سوژه و موضوع بر کلیت اثر غالب است. در این حال می‌تواند از آن شروع کرد و به تدریج همه اجزایی که به آن مرتبط است را یافت و بیان نمود. این شیوه تقریبا سیر توصیف از کل به جز را شکل می‌بخشد. عکس آن نیز صادق است. رسیدن از جزئیات به کلیات. شما می‌توانید به توصیف جزئیات آنهم با ملاحظه جهت‌ها، به تدریج به کلیت اثر دست یابید.

در جریان تمرین و توصیف، تعجیل، آفت و آسیب‌زننده است. توصیف دقیق، مستلزم مشاهده صبورانه و متناوب می‌باشد. بخشی از لذت اثر هنری از همین راه به دست آمده و در تکمیل لذت و شعف نهایی سهم به سزایی دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۶
شهرام زعفرانلو

تحلیل

سینما

عکاسی

نقاشی

نقد

نظرات  (۱)

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۳ کارشناس پارت
شهرام زعفرانلو درود
مطلب جستاری در مشاهده، توصیف، تحلیل و نقد در هنر - بخش دوم شمارو مطالعه کردم بسیار مفید بود. 
من کارشناس فروش یه شرکت تبلیغاتی در زمینه چاپ هستم اگر روزی به ما نیاز داشتین خوشحال میشم کمکتون کنم

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی