گزارش بازدید گروهی و تحلیل آثار نقاشی نمایشگاه «زایش»
نویسنده: اعظم علیزاده نیک
«زایش»، عنوان نمایشگاهی است از آثار جمعی تعدادی از هنرمندان جوان که در طول بر پایی نمایشگاه در گالری ایده پارسی، فرصت تحلیل در جمع هنرمندان و علاقمندان هنر نقاشی توسط مدرس تحلیل نقاشی، شهرام زعفرانلو فراهم آمد. این پژوهشگر هنر در تحلیل کلی نمایشگاه و هفده تابلوی اراِئه شده در آن که با موضوع از پیش تعیین شدهی «زایش» گرد هم آمدهاند معتقد است جو غالب آثار وجود نگاهی منتقدانه به پدیدهی زایش دارد.
با توجه به این نکته که اکثر هنرمندان این مجموعه بانوان هستند دیدگاههای خوشایندی از مادرانگی بروز نیافته است. البته چند اثری هم فضای جذاب و امید بخشی از تولد را بازنمایی کردهاند که به همراه دو تصویری که به زایش و تولد درونی پرداختهاند تا حدی فضای نمایشگاه را متعادل ساختهاند.
به لحاظ کیفی و معنایی، میانگین مجموعه آثاری که با تکنیکها و سبکهای مختلف ارائه شده است متوسط رو به بالا بوده و امید است با بررسی و تجربه بیشتر، آثار بهتری در آینده عرضه گردد.
تحلیلهای مختصری که از چند تابلو به تناسب فضای نوشتاری، برای علاقهمندان میآورم شنیدههایی است از تحلیل و تفسیر زعفرانلو در بازدید گروهی «گروه تحلیل نقاشی» که در روز دوشنبه 2 آذر ماه 94 در گالری ایده پارسی صورت گرفت.
در تابلوی «متین محقق»، زیبایی ترسیم موها، طراحی دقیق دستها و ناخنها، به لحاظ تکنیکی و ساختاری و ترسیم سایه روشنها از امتیازات این اثر است که خوب ایده پردازی شده. طنابهایی که با زیرکی دور چهره زن پیچیده شده است هم وجه زیبایی زنانه را پوشش داده و هم به مسئله محدودیت مادری اشاره دارد. از عدم تناسب در برش صورت زن که بگذریم، این اثر جزو آثار خوب این نمایشگاه است.
در اثر« فائزه محمدی» دوگانگی جنسیت مادر و جنینی که در حالت پیکره وار و شمایل چوبی مادر با شکل کاملا طبیعی جنین لحاظ شده، علاوه بر حالت اسطورهای که به اثر بخشیده است به فضای معنایی اثر به شیوه مناسبی کمک میکند. به نظر میرسد شایستهتر بود طنابهایی که از کادر اثر خارج شدهاند حذف و عامل اسارت مادر صرفا به جنین ارجاع داده میشد نه عواملی خارج از کارد.
در تابلوی «نوشین بداقی» در بیمکانی فضا لایتناهی و تیرگی آن، زن میدرخشد و زاییده میشود و شکل اسطورهواری به خود میگیرد. زایش الههوار از کرهای که قرار بود زادگاه زن باشد در بخشهایی نامتعادل است. لذا ضروری است که پردازش خطوط هندسی برای آفرینش کرهای مجازی دقیقتر صورت پذیرد.
فضای غیر شعاری تابلویی متعلق به «مریم علیزاد فرد» تصویری متفاوت و جالبی در ذهن بیننده ایجاد میکند. جلوهگری چشمها و مرواریدی که سمبلی است گوهرین از تمام دوایر درون چهره، جزو نکات مثبت این اثر است. زایش جدیدی از چهره معمولی یک زن که توسط عنصر لطافت و زیبایی، یعنی میوهی لیمو، تکمیل شده، از هماهنگی معنایی خاصی برخوردار است. تعادل رنگی موزون با استفاده از رنگهای مکمل شکل گرفته و فضا با حالتی آسمانی، حکایت از عدم وابستگی زن به زمین دارد.
در تابلوی «سمیه فیروزی»، زایشی در حال شدن است. اما دارای دوگانگی خاصی است که به شکلی دو پهلو تظاهر کرده و مشخص نیست که گذر از تاریکی به روشنایی است یا برعکس. ابهامآمیز بودن و فضای رویایی اثر، جهان جدیدی از بازنمایی درونی یک زن را به نمایش گذاشته است.
اثر« شقایق ماندگار» اشاره خوبی به دو گانگی شخصیت آدمی دارد که از شخصیت اصلی همان زاییده میشود که در ظاهر قابل مشاهده است. تقارن این دوگانگی زن را واجد شخصیتی غیرقابل انعطاف جلوه میدهد.
در نقاشی« مهناز راست قلم» که از کارهای نسبتا موفق این نمایشگاه به حساب میآید، فرم کلی کار، فضای اسلیمیها و پیچشها و حرکتهای نهفته در تابلو، فضای متناسبی برای سوژهای نمادین و اسطورهای که فضا را از حضور مستقیم نوشتار و واژهها بی نیاز می کند، آفریده است.
در اثر «آرزو جباری»، باردار بودن زن همزمان است با اضمحلال و نابودی او. ترکهای دیوارهی شکم زن و افول چهره و ناکارآمدی بال پرواز، شرایطی را فراهم آورده که امید به بهبود و آفرینشی ماندگار را ناممکن مینمایاند.
در این نمایشگاه، زعفرانلو تک تک آثار را مورد نقد و تحلیل قرار داد. در کنار تابلویی از زنی در حال اضمحلال سخن گفت که هنرمند با ظرافتی زیرکانه فضای حامل کودک را تمام رخ نشان داده و سایر اجزای مادر را در زاویهای و کنجی سترآلود قرار داده است. همچنین به تعادل رنگی تابلویی اشاره کرد که جسورانه رنگ های مکمل را به کار برده است، و نیز تابلویی از یک زایش متفات را بررسی نمود، زایشی از درون یک شخصیت که البته زایش اکنونی و در واقع محصول پوست اندازی موجود پیشین است. وی علاوه بر تحلیل آثار به پاسخگویی سوالات هنرمندان نیز پرداخت. با توجه به نیاز و اشتیاقی که هنرمندان برای دانستن و شنیدن نقد آثارشان دارند به نظر میرسد برنامهریزیهای دقیقتر از سوی صاحبان گالریها و خود هنرمندان برای انتقال دانش و تجربیات ضروری است.