هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

سریال تلویزیونی "راه طولانی" در چند قسمت نخست، بیننده را با یک موضوع خانوادگی درگیر می‌کند که افراد خانواده در تعامل مابین خود و جامعه خواسته‌ها و گرفتاریهایی دارند که چگونگی مواجهه و مقابله با آن برای بینندگان مسئله می‌شود.

پس از دستگیری پدر خانواده، هدف اولیه‌ داستان، که ساختار آن قبلاً پی‌ریزی شده بود، در مرتبه دوم قرار گرفته و جای خود را به ماجراهای بس طولانی و کش‌دار پرونده‌ی یک کلاهبرداری اقتصادی می‌دهد. اینگونه، هدف اصلی داستان که تبیین نتایج عملکردهای بد برخی از اعضای خانواده در ارتباط با مشکلات اجتماعی است، فراموش شده و درامی پلیسی را شکل می‌دهد.

سایر حوادث موازی با داستان اصلی مانند بهاره و حمل مواد مخدر، نیما و فرار او از کشور، اگرچه بر تنوع و غنای موضوعات داستان می‌افزاید، اما در برخی قسمتها به دلیل عدم رعایت تعادل و یا تقدم و تاخر، آنچنان بزرگنمایی می‌شود که خود به یک داستان محوری بدل شده و اذهان بینندگان را از ماجرای اصلی دور می‌سازد.

ممکن است معترضین به این دیدگاه، از سریالهای استاندارد و مدرن خارجی مثال آورند که در آنها نیز علاوه بر خط سیر اصلی داستان، قصه‌های فرعی بسیاری گنجانده شده که ماجرا را از یکنواختی دور می‌سازد. در پاسخ باید گفت که پیروی از سریالهای قدرتمند و مدرن امروزی، بدون طی کردن روند تولید سریالهای کلاسیک و یا تمرین و ممارست کافی در این بخش، صرفاً به تقلیدی ناقص و نارسا منجر خواهد شد.

اتفاقات پرونده‌ی جرم امیری در ابتدا، همچون فریب وی توسط افشار برای به گردن گرفتن تصادف، دارای گره‌های جذابی است که خوب می‌تواند توجه بیننده را جلب کند، اما به میزانی که نویسندگان فیلمنامه برای گره‌افکنی‌ها فکر کرده‌اند، در گره‌گشایی‌ها سهل‌انگاری و تعجیل‌‌ شده است که پیش‌پا افتاده می‌نماید. مثلاً لو رفتن محل اختفای افشار، انکار قتل توسط افشار، تبانی دایی مقتول با شاهد پرونده و وکیل افشار، و افشای محل زندگی وکیل افشار، همزمان با قتل عمو اعلا؛ در ایجاد حس تعلیق‌هایی جاندار، ناتوان است.

رفتارهای غیرحرفه‌ای افسران پلیس آگاهی و استفاده از برخی تکه‌کلامها به تقلید سطحی از سریالهای خارجی، همچون تاکیدات مبتذل بر "چای آوردن" در همه صحنه‌های بازجویی، حتی در اوج حوادثی مانند بازجویی دایی مقتول و حالا قاتل، از جدیت و اهمیت رخدادهای داستان که هر یک می‌تواند به نقطه‌ عطفی تاثیرگذار و حرکت‌دهنده به موتور قصه تبدیل شود؛ به شدت می‌کاهد.

این شوخی‌های بی‌مزه و نچسب را نیز می‌توان در صحنه‌های زندان و برخورد زندانیان سابقه‌دار با پدر خانواده که فردی کاملاً بی‌گناه است، مشاهده کرد که هیچ سنخیتی با روند جدی داستان نداشته و وصله‌ای ناجور بر اندام سریال خودنمایی می‌کند. مرتضی امیری با تمام ساده‌لوحی،‌ در آن مدت کم حضور در زندان، توانسته حرفه‌ای‌های زندان را چنان دچار توهم و اشتباه کند که به عنوان پدر و مرشدی بی‌نظیر، اوامر او را به گوش جان می‌پذیرند.

شرایط محیط زندان نه خوب پرداخت شده و نه نیازی به عمق بخشی به حوادث داخل آن است. این مهم زمانی ضروری است که محیط زندان به عنوان فضایی ویژه بر شخصیت امیری موثر افتاده و در شخصیت او تغییراتی اساسی ایجاد کرده باشد که یا بر گره‌های جدی پرونده بیافزاید و یا در حل معضلات آن یاری‌دهنده باشد.

از جمله مشکلات دیگر "راه طولانی"، بازیهایی اغلب اغراق‌آمیز بازیگران است که در لطمه زدن به واقع‌گرایی داستان بی‌تقصیر نیست. به عنوان نمونه می‌توان به بازی غیرقابل انتظار رضا کیانیان اشاره کرد. تلاش کیانیان برای بازنمایی شخصیت مردی ساده‌دل، متعهد و دلسوز برای خانواده، آنچنان موفق از آب درنمی‌آید. ناهمگونی بی‌دلیل میان رفتارهای وی قبل و بعد از دستگیری و نگرشش به زندگی و افراد پیرامون، نتواسته آفرینش شخصیتی قابل باور و انتظار را باعث شود. او حسابداری حرفه‌ای، با دقت و انضباط شرکت است. با این پیشینه‌ی شغلی؛ دستگیری به جرم قتل و آشکار شدن دامهای گسترده شده علیه وی، می‌توانست تلنگر و شوکی باشد که امیری را وادارد تا برای جبران خطاها، حتی با استفاده از امکانات و تجربیات محیط زندان، به یاری وکیل و خانواده شتافته و از هزینه‌های آتی جلوگیری نماید.

بازی نقشهای مرتضی امیری، دایی، بهاره، سمانه، نیما، افشار و حتی افسران پلیس، اغلب توام است با سعی وافر و غیرطبیعی بازیگران برای بروز احساسات و عواطف درونی شخصیتها، که بازی‌های روانی را باعث نمی شود.

نماهای نزدیک از چهره‌ی هر یک از آنها نیز نشان از تاکید کارگردان بر این نوع بازی گرفتن است، که در نهایت مورد پذیرش بیننده قرار نگرفته و همذات‌پنداری او را در پی ندارد.

اینگونه بازی‌ها که بر چهره و صدای بازیگران متمرکز است، معمولاً در فضاهای بسته و محدود تئاتری و مدیوم‌های غیرسینمایی، رایج و قابل توجیه است. اما در سینما تمام عناصر جسمی بازیگر به همراه کنش‌ها و عکس‌العملهای او در قبال سایر بازیگران و حوادث، شخصیتی از او می‌سازد که در بستر داستان قابل پذیرش و باور است.

منصفانه نیست که پیش از اتمام سریال در مورد پایان‌بندی آن به قضاوت نشینیم. اما تجربه ساخت سریالهای تلویزیونی در ایران، و کیفیت قسمتهای پخش شده‌ی "راه طولانی"، ما را از امید داشتن به پایان خوش‌ساخت و حرفه‌ای این راه طولانی مایوس می‌سازد. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۲
شهرام زعفرانلو

تلویزیون

نقد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی