زنان از چشم مردان - نقدی بر سریال ساختمان پزشکان
در داستان گردنبند طلا و هدیه جشن تولد نازنین، حوادث و کنشهای رخ داد که توجه به آن خالی از تلنگر نیست. تمرکز بر روی یک قسمت از این سریال برای بیان منظور نگارنده کفایت میکند. بنابراین از رودهدرازی و پرداختن به سایر قسمتها پرهیز میکنم.
در نگاهی دقیق به شخصیت زنهای ساختمان پزشکان، میتوان به آدمهای جالب توجهی برخورد که به دلیل تم طنزپردازانه آن، اغراق در پرداخت آنها طبیعی است.
شخصیتهای اصلی زن سریال و خصوصیات آنها:
- نازنین: زنی که قبلاً بیمار روانپریش همسر فعلیش بوده و شخصیتی است ملایم، آسیبپذیر، تحت قیود خانوادهی همسر، که در اوج اعتراض و ابراز نارضایتی، توان دستیابی به خواستههای خود را ندارد.
- شیرزاد: منشی خل و چل مطب، حواسپرت، غیرقابل پیشبینی و کنترل که در برخی از لحظات حس میکنیم خل و چل بودنش واقعی است و در لحظاتی ابزاری است برای برآوردن خواستهها.
- کتی: همسر سابق دکتر افشار (روانشناس) که خود روانپزشک است و از دکتر افشار جدا شده . فردی عصبی، فرصتطلب، شکست خورده در زندگی و درصدد تلافی گذشته
- دکتر دندانپزشک: زنی تازه به دوران رسیده، دروغگو، منفعتطلب و دو رو
- همسر دکتر سهرابی: تندمزاج، پرخاشگر، هوچیگر و نماد زنی که به پشتوانهی دارایی همسرش بر سایرین تحکم میکند.
- مادر دکتر افشار: مادر شوهری بیانصاف، خود خواه و تنپرور
اگر منصفانه بخواهیم در مورد کلیهی شخصیتهای این مجموعه قضاوت کنیم، نمیتوان در برخی لحظات و شخصیتپردازیها، نوآوریها را نادیده گرفت. اگر در گذشته عمدهی شخصیتهای زن آثار تلویزیونی دارای ویژگیهای تک بعدی و اغلب مثبت بودند، در این سریال، زنانی با خصوصیاتی منحصر به فرد به چشم میخورند که آنچنان هم فرشته و خوشایند نیستند و صرفاً به درد خنداندن مردان میخورند.
در کمتر قسمتی از ساختمان پزشکان، زنان و مردان را میتوان در یک جمع دید و تنش و برخوردهایشان به تماشا نشست. اما در قسمت گردنبند طلا، به بهانهی جشن تولد این امکان شکل میگیرد.
مردان همگی مسلط بر اوضاع و مدیر و گردانندهی مراسم جشن تولد نازنین هستند. توطئه امانت گرفتن گردنبند کتی (همسر سابق دکتر افشار) و هدیه دادن آن به نازنین فقط برای یک شب، توسط مردان طرحریزی و اجرا میشود. بیشتر هدایا توسط مردان برای نازنین خریداری میشوند.
دو کتاب هدیه با عنوان تکراری "یادداشتهای یک دیوانه" و کتابی در نقد یادداشتهای یک دیوانه، تلویحاً به نقطه ضعف و بیماری گذشته نازنین اشاره دارد. پولهای هدیه شده به نازنین در قبال بدهکاریهای دکتر افشار از نازنین سلب میشود.
چنین هدایایی به جز تحقیر و خُردکردن شخصیت نازنین، در کنار رفتارهای نامعقول و سخیف سایر زنها، اصطلاح مرسوم و غلط "ضعیفه" را در فرهنگ ایرانی، تداعی کرده و عینیت میبخشد.
سریالهایی از این دست که در مدیوم تلویزیون و برای تمامی سنین پخش میشود، آموزههایی را در اذهان نوجوانان و جوانان تثبیت میکند که در کمتر اثر تلویزیونی و سینمایی، اینگونه یکجا تجمیع و عرضه شده است.
جمع خصوصیات اشاره شده در زنان از قبیل: روانپریشی، حسادت، تنپروری، دروغگویی، پرخاشگری، خودخواهی، حواسپرتی، پول دوستی و تحقیرپذیری؛ اجازهی بروز و نمایش ویژگیهای مثبت از یک زن ایرانی را به حداقل رسانده و هرگونه عکسالعمل از جانب مردان در قبال این خصوصیات را، توجیهپذیر میسازد.
در مطالعه انواع نظریات مطرح در مورد نگاه مردان از چشم دوربین سینما و تلویزیون به زنان، نه تنها شاهد ثبت و انتشار واقعیتهای وجودی و رفتاری زنان نیستیم، بلکه نوعی هماوردی و رقابت جنسیتی را شاهدیم که احساسهای فروخفتهی مردان در قبال زنان و عقدههای سرکوب شده در تصرف صددرصدی زنان توسط مردان را به تماشا میگذارد.
توجه به این مقوله بیربط نخواهد بود که در جمع نویسندگان و کارگردان این مجموعه، هیچ زنی حضور و دخالت ندارد.
این تذکر و توجه اصلاً ارتباطی به اصطلاحاتی مانند فمینیسم و جنبش زنان و حقوق زنان ندارد و فقط یک یادآوری است به متولیان فرهنگی، که چرا بیشتر تهیهکنندگان و سازندگان مجموعههای تلویزیونی ایرانی، مردان هستند و زنان تنها حق دارند از چشم مردان که آمیزهای است از خواستهها و تمایلات سلطهطلبانه علیه زنان؛ به خود و پیرامونشان بنگرند؟