هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

مشق شب

همین اول بگویم که همانقدر که نوشتن مشق شب در خانه ملال‌اور و کسل‌کننده است مشق شب کیارستمی نیز اینگونه از آب درآمده. تصور کنید شبی با فرزندمان برای انجام بد تکالیف مدرسه‌اش کلنجار می‌رویم. از فرط خستگی و تنبلی فرزند، شب با فکر و خیال حل معضل مشق شب به خواب می‌رویم. نتیجه آنکه صبح با بی‌حوصلگی در خیابان‌های تهران پرسه می‌زنیم و اتفاقی دوربینی هم در دست. لحظه‌ای جمع دانش‌آموزان مدرسه‌ای توجهمان را جلب می‌کند. چه فرصتی بهتر از این برای پرس و جو از وضعیت مشق شب آنها.

اتاقی تاریک شبیه آتلیه عکاسی. مردی با صدای خشک و نامهربان و عینکی دودی، تک‌تک بچه‌های مدرسه را به صف کرده و سر پا از آنها سؤالاتی از دوست داشتن کارتون ‌های برنامه کودک تلویزیون و یا مشق شب می‌پرسد، همین.

اینها می‌شود سینما! ابتدای فیلم وقتی از کارگردان می‌پرسند که فیلم مستند است یا داستانی؟ می‌گوید: "خودم هم نمی‌دانم حالا می‌سازیم ببینیم چه می‌شود." نه طرح و فیلم‌نامه‌ای از پیش آماده و نه هدفی مشخص. آخر سر هم از آن طرف دنیا یکی پیدا می‌شود و بدون آنکه ما و فرهنگ و وضعیت عمومی سینمای ما را بشناسد به‌به و چهچه که عجب نابغه‌ای است این مرد!!!

آکیرا کوروساوا کارگردان فقید ژاپن خطاب به مسئولان جشنواره لوکارنو 1995: " من با تماشای فیلمهای کیارستمی موفق شدم با فرهنگ و سنت کشوری مثل ایران آشنا شوم و قادر نیستم توصیف کنم چرا اینقدر فیلم های او استثنایی هستند ، ولی سادگی ، طبیعی بودن و لطافت آن ها را اعجاب انگیز می دانم ."
برناردو برتولوچی به هنگام اهداء جایزه پائولو پازولینی: "برای من افتخار بزرگی است که زانو بزنم و این جایزه را به سینماگری بزرگ اهداء کنم ."
لینو میچیکه منتقد ایتالیایی، هنگام اهداء جایزه ویژه هیئت داوران بنیاد پیر پائولو پازولینی: "سینما به ندرت شگفتی می آفریند و عباس کیارستمی یکی از این استثنا های نادر است. او سینمایی عرضه می‌کند که از نوگرایی نادر و بسیار ارزشمند برخوردار است. کمتر فیلمساز امروزی ، حتی در غرب که سینما ۱۰۰ ساله و سرمایه های میلیارد دلاری را پشتوانه دارد، همچون این کارگردان برجسته ایرانی موفق به نمایش و در عین حال، زیر سوال بردن نمایش به خلق مداوم الگوهای جدید بیانی و بازی گرفتن نقادانه آن ها می پردازد . کیارستمی امروز یکی از محدود افرادی است که در یک حرکت بیانی ، سینما را مورد تایید و تردید قرار می دهد ، مسئولیتی که هر کس با زبان قوی همچون زبان سمعی و بصری با آن سروکار دارد و این موضوع را نباید دست کم گرفت. کیارستمی دقیقا به دلیل اینکه مدام ، امکانی را که فیلم برای تکذیب دارد یادآور می شود و ما را نسبت به سینما به عنوان وسیله بیان حقیقت امیدوار می سازد."
ژان لوک گدار: "فیلم با دی دبلیو گیریفیت شروع شده و با عباس کیارستمی ختم می‌شود."

مارتین اسکورسیزی: "کیارستمی نماینده عالی ترین سطح هنر در سینماست."

خودش هم معتقد است: "این تعارفات، احتمالا برای پس از مرگم مناسب‌ترند."

کیارستمی

عجیب است نه؟! از فیلمسازان نسبتاً برجسته جهان نظراتی در مورد کسی می‌شنویم که به واقع فیلمساز نیست. هر هنری چارچوب و ضوابطی دارد حتی اگر هنری آوانگارد به حساب آید.

تاکید دارم که تا زمانی که غربی‌ها به ما و سرزمین‌های شرقی بسان یک اثر باستانی و عجیب و غریب بدون تحقیق و پیمایش با ذهنیتی "هزار و یک شبی" بنگرند، هر عمل و عکس‌العمل‌مان (حتی اگر معمول و عادی باشد) عتیقه‌ای است کشف شده از جغرافیا و فرهنگی که هیچ انتظاری از آن نداشته‌اند.

مشق سینما اگر متواضعانه نوشته شود آن چیزی نیست که کیارستمی درصدد نوشتن وارونه آن است. کیارستمی بلد نیست قصه بگوید. رشد وی فقط با تشویق و تمجید‌های افراد است. به شیفتگان وی توصیه می‌کنم حتماً و حتماً کمی تاریخ سینما بخوانند و فیلم کلاسیک ببینند.

عبور نکردن از دوران‌های سرنوشت‌ساز سینمایی و عدم ممارست به قاعده مشق سینما و پرهیز از داستانگویی‌های ساده و عامیانه توسط مدعی فیلم‌سازی، جز کپی‌کاری فاقد تفکر و اندیشه منسجم چه نتایجی می‌تواند داشته باشد.

متاسفانه همه چیزمان از سر اتفاق، ناموزون و خلاف قاعده از آب در ‌می‌آید و همیشه هم عده‌ای نابلد هستند که برای پز دادن هم که شده ژست روشن- فکری به خود بگیرند و طرف را با سلام و صلوات به عرش برسانند.

هنرمند واقعی برای شکستن هر قاعده‌ای ابتدا آن قاعده را در نظر و عمل شناسایی و ممارست می‌کند و سپس دست به نوآوری زده و خلاف عادات عمل می‌نماید.

به خاطر دارم ۲۰ سال پیش دوستی با استناد به این بیت مولانا: پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی‌تمکین بود. سعی داشت در مذمت اندیشه و تعقل سخن‌سرایی کند و دم از عرفان و سلوک معنوی منهای عقلانیت بزند.

آن دوست غافل از آن بود که اگر مولانا چنین بیانی دارد، منکر تفکر و اندیشه‌ورزی نیست زیرا وی در این عرصه آردش را بیخته و الکش را آویخته است. و حال به مراتبی دست یازیده که به حق پای استدلالیان را در آن مرتبت چوبین می‌بیند.

غوره نشده نمی‌شود مویز شد. تاتی تاتی نکردن‌هایمان در حوزه سینما و ناتوانیمان در تلفیق دیدگاه‌های تئوریک با رسانه‌ای واجد ویژگی‌های خاص و عامیانه ره را به ترکستان رهنمون خواهد ساخت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۷
شهرام زعفرانلو

تحلیل

سینما

نقد فیلم

نظرات  (۲)

ممنون از نقد بسیار دقیق و موشکافانه تون. تقریبن تمام جوانب فیلم رو بررسی کردین. استدلال ها و منطقتون رو در نپسندیدن فیلم مشق شب تحسین می کنم.
با تشکر. به امید نقدهای روز افزون. 
۰۷ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۵ علی مهدوی فر
خوب بود
به وبلاگ من هم سر بزنید

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی