هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

سه نامه به روحانی - نامه سوم

چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ق.ظ

در تیر ماه 1392 سه نامه به رئیس جمهور منتخب، جناب آقای روحانی نوشتم. 

مجدد لازم دیدم که این نامه‌ها را در فضای مجازی منتشر کنم.

دغدغه‌ی من به عنوان معلم کوچک عرصه فرهنگ و هنر، دغدغه سیاست بازانه و جناح مدارانه نیست که سالهاست گریزانم از آن و عطایش را به لقایش بخشیده‌ام. امید که خوانندگان بدون رویکرد جناحی، منصفانه و از سر دردمندی بخوانند و بر 4 سال گذشته قضاوت کنند و برای 4 سال آینده بر انتظارات‌شان برای تغییر پای فشارند. این نامه‌ها بر آنچه در بیانیه‌ها و مناظره‌های انتخاباتی مغفول مانده است تمرکز دارد.

نامه سوم

3) پژوهش و تحقیق

  نبود و کمبود تحقیق و پژوهش در عالم فرهنگ و هنر چیزی نیست که بر اهل علم و دانش پوشیده باشد. واقفید که کار پژوهش و تحقیق چه در مرکز بررسی‌های استراتژیک باشید و چه رئیس دولت، نیازمند بودجه‌هایی است که کمتر سابقه‌ای از تعیین آن برای این مقوله به چشم می‌خورد.

در طول دهه های اخیر، هم در پرورش محقق و هم در ارتقای جایگاه تحقیق در فرهنگ و هنر، کوتاهی‌های غیرقابل اغماضی صورت گرفته است. معمولاً با بزرگ‌نمایی این تلقی که "هنر نزد ایرانیان است و بس"، دچار توهماتی شده‌ایم که متاسفانه ما را از نگاهی موشکافانه و محققانه مستغنی ساخته است.

هنوز هیچ ترسیم و تصویر درستی از جایگاه فرهنگی و هنری خود در قیاس با کشورهای منطقه و جهان نداریم. شعارها را کناری نهیم و واقع‌بینانه بنگریم. اینکه صاحب پتانسیل‌های ارزشمند و کم‌نظیری هستیم، در اغلب جوامع کم و بیش چنین انگاره‌ای رایج است. اما زنده بودن سنت‌های ارزشمند فرهنگی و هنری و زندگی کردن مردم با تمسک به آنها و تناسب‌شان با اقتضائات زمانه، نیازمند پژوهش‌هایی است که کاستی‌ها و خطاها را در کنار توانمندی‌ها و امکانات و استعدادها بررسی کرده و فضایی شفاف و به دور از تعصبات و پندارهای وهم‌آلود ترسیم نماید.

کمی دقت و سرکشی به کشورهای همسایه و منطقه، نشان می‌دهد که ایشان با همین شیوه‌‌های تحقیق و پژوهش و آگاهی از عدم ورود ما به این حوزه‌ها؛ چگونه درصددند حتی با مجعولات خودبافته، سرمایه‌های فرهنگی و هنری‌مان را به تاراج برند.

4) اقوام و مذاهب

گوناگونی فرهنگی و هنری در کشور عزیزمان ایران، که متشکل از اقوام و مذاهب متنوع است، هم می‌تواند تهدید باشد و هم فرصت. راهبری مدبرانه، هوشمندانه و از سر خردورزی، با محوریت منافع ملی، آن چیزی است که نادر و مهجور مانده است.

داشته‌های فرهنگی و هنری هر قوم و مذهب ایرانی، امکانی برای صعود بر قله‌های تعالی و توسعه و تقویت ارزشهای ایرانی-اسلامی این سرزمین است. نگاه تهدیدمحور به فرهنگ و هنر اقوام، نه تنها نشانی از عجز و ناتوانی است، بلکه بستری است برای تاخت و تاز شرارتها و مرضهای مغرضانه.

در این فرصت کوتاه، تنها به یک نمونه‌ی کوچک از میان انبوه هجران‌های مدیریت دلسوزانه، اشاره می‌کنم و تفصیل آن را به مقاله‌ی دیگری وامی‌گذارم. در شمال غرب کشور هم آذری‌ها و هم کردها، از عدم و یا کمبود چشمگیرِ محصولات فرهنگی و هنری تولید شده در داخل مرزها محرومند. این محرومیت و خلا، توسط کشورهای همجوار و حتی مغرضان، با کمیتی بالا رفع و جبران می‌شود.

انبوه شبکه‌های تلویزیونی کشورهای ترکیه و آذربایجان برای آذری‌زبانان و بیش از 20 شبکه‌ی کردزبان، برای مخاطبین منطقه، برنامه تولید و پخش می‌کنند. این منطقه از فقدان سالن‌های با کیفیت سینما، سالن نمایش، گالریهای هنری، آموزشگاه‌های هنری، رشته‌های هنری دانشگاهی، تولیدات موسیقایی و نمایشی، گروه‌های فعال فرهنگی و هنری، تولید آثار سینمایی و تلویزیونی و شبکه‌ی تلویزیونی با کیفیت، انتشار کتب و مطبوعه روزمره و مجلات تخصصی، موزه‌های هنری، کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های پربار، و از همه مهمتر مدیران شایسته و کاربلد، در رنج و تعب است.

وفور قاچاق کالاهای فرهنگی و هنری بیگانه و حتی ضدفرهنگی از طریق مرزها؛ ابتدا جامعه‌ی قومی و مذهبی این منطقه را مورد آسیب و صدمه‌ی جدی قرار می‌دهد و سپس سایر مناطق کشور را. تصور کنید که در این برهوت فرهنگ و هنر، با نبود روادید میان کشورهای همسایه و ایران، چه بر سر وضعیت فرهنگی و هنری مردمِ ناچار این بخش از کشور، آوار می‌شود.

5) خرد و خرافات

به فرموده‌ی مرحوم ابن‌سینا، "اندیشه، یک نیایش عقلانی است". منصفانه و به دور از حب و بغض‌ها بنگریم که این نوع نیایش چگونه در حوزه‌ی فرهنگ و هنر، چه در سطح عموم جامعه و چه در مراکز عالیه، بیش از پیش نه تنها پرورانده نمی‌شود، بلکه مورد هجمه و آسیب جدی است. فاجعه‌ی قربانی شدن اندیشه به پای خرافات و موهومات، قابل توجه است و وااسفا اگر این تألم از ناحیه‌ی رسانه‌های حکومتی محقق شود. جناب آقای رییس جمهور، واقعاً با چه برنامه‌ و دم مسیحایی می‌خواهید برای احیای این جسد مثله شده "اندیشه"، قدم بردارید؟ آیا قادرید دوران و زمانه‌ای از خود برجای بگذارید که به عصر روشنگری و اندیشه‌ورزی شهره گردد و باعث فخر و مباهات رای‌دهندگان به شما؟

نگاه منصفانه شما را تنها به آمار و ارقام تولید کتاب (از محصولات شاخص خردگرایی)، موضوعات و شمارگان آن و استقبال مخاطبان ارجاع می‌دهم. در وحله‌ی نخست به آمار سرانه‌ی مطالعه در کشور توجه کنید که در دولتهای پیشین تا چه حد دارای تفاوتهای فاحشی بوده که بوی سیاست‌بازیهای منفعت‌طلبانه از آنها به مشام می‌رسد.

وقتی مسئولی با حضور چند ماهه‌ی خود در سمت فرهنگی، آماری ارائه می‌کند که رشد سرانه مطالعه در دولتش را چندین برابر دولت‌های قبلی نشان می‌دهد، آیا وجود انقلابی باورنکردنی در فرهنگ مکتوب و یا سیاست‌بازی‌های کودکانه در این مقولات را متصور نمی‌شوید؟!

برداشت نخبگان و صاحب‌نظران از اینگونه آماردهی‌ها، جز پنهان‌سازی نقاط ضعف و بیماری‌های موضعی فرهنگ توسط مسئولین، و دلخوشی دادن‌های مغرضانه به جامعه‌‌ای که از این نظر رو به احتضار است، چه می‌تواند باشد؟ نتیجه‌ی دلخوشی‌هایی اینچنین، جز بی‌توجهی مردم و مسئولین به تولید و توزیع و مصرف کتاب چه ثمره‌ای خواهد داشت؟

از دیرباز و در هر تمدنی سرچشمه‌ی خرد و اندیشه‌ورزی، مکتوبات و نوشتارهای نخبگان است که تشنگی جامعه به دانایی را سیراب می‌کند. فقدان کتاب در جامعه به شدت و تاسف‌بار، امکان رشد و تسری خرافات و مهملات را در همه اقشار فراهم می‌سازد و در هماوردی و یا تعامل با جوامع توسعه‌یافته حالتی از بدویت و عقب‌ماندگی را آشکار می‌کند. این رویه اگر چند دهه دیگر ادامه پیدا کند، مردم ما را از فهم زبان و فرهنگ و هنر سایر جوامع ناتوان می‌سازد و قهقرایی خودخواسته و شیرین را برای نسل های بعدی به ارمغان می‌آورد.

6) درد فرهنگ درد بی‌پولی

به خاطر دارم در محفلی دوستانه، عزیزی از تجدیدِ چاپ چند ساله‌ی یک رمان 10 جلدی شکوه می‌کرد و فغان داشت که تا کی باید شاهد پر شدن کیسه‌ی نویسنده‌ی این اثر از جیب مردم باشیم؟ لحظه‌ای به ذهنم خطور کرد که شِکوه از اختلاس‌ها و فسادهای مالی کلان و حقوق‌های آنچنانی، عرصه‌ای بود در اختیار بزرگان و کشمکشی بود مابین قوا و جنگ زرگری بود مابین سیاستمداران، که پس از مدتی هم تب آن فروکش کرد و همه به آرامش رسیدند! اما مضحک‌تر آن که تحمل دریافت حق‌الزحمه‌ی یک نویسنده که با هنر و مشقت چندین ساله‌ و با قراردادهای غیرمنصفانه با ناشر و فقدان حق مولف، منتظر مجوزهای سلامت و انتشار اثرش بوده، برای برخی دلسوزان چقدر زجرآور است و  دردناک.

در این وانفسا، نگاه کاسب‌کارانه دولت به فرهنگ و هنر و عدم حمایت‌های مالی کارشناسی شده از هنرمندان و اندیشمندان و مولدین، هم موجبات افول و رکود و حتی انزوا را فراهم ساخته و هم چشم‌داشت تولیدکنندگان محصولات هنری و فرهنگی، از حامیان آن سوی آبها را در پی دارد. عدم بازار برای تولیدات این عرصه، پای صنایع فرهنگی و هنری را لنگ گذاشته و کمیت و کیفیت آثار را ضایع کرده است.

جناب رییس جمهور! منصفانه و از سر درد بنگرید که زحمات یک نویسنده یا هنرمند و یا مبدع عرصه فرهنگ و تاثیرات وی بر ذهن و احساس مردم، آیا کمتر از مدیرکل فلان شرکت بیمه و وزارتخانه‌ای است که حقوق و پاداش چند صد میلیونی دریافت می‌کند؟! آیا اینگونه نمی‌شود که علقه و تمایل افراد برای رسیدن به جایگاه‌ خدماتی و کاذب با امتیازاتی فاقد لیاقت و شایستگی؛ روز به روز افزایش یافته و از جامعه ایرانی آن می‌سازد که هابز سال ها پیشتر گفته بود و دور از ذهن می‌نمود؟

چرخه دولت‌مداری مدبرانه در این سرزمین، تنها با بسترسازی در میدان فرهنگ و هنر مثمرثمر است و بی‌توجهی به آن، سرمایه‌ها و ظرفیت‌های نهفته و بالقوه جامعه را به یغما خواهد برد. برخلاف تجار و سیاست بازان؛ هنرمندان و فرهیختگان فرهنگ، معادن و گنجینه های هر سرزمینی هستند برای فخر و مباهات و رواج صلح و رواداری و انسانیتی پایدار. دریابید این گوهرهای فراموش شده در بستر روزمرگی حقارت آمیز را. تا دست زمانه چنین جواهراتی را از انبان این سرزمین نروبوده و یا  به آفت های گوناگون مبتلا نکرده تدبیر کنید و ستایش و تقدیر.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۷
شهرام زعفرانلو

فرهنگ

هنر

هنرمند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی