هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

تصویر انتشار مطلب در مجله: هنر معاصر - خرداد ۹۶

در دوران کلاسیک نقاشی، مضامین، انسان‌ها و اشیای درون قاب، آن چیزهایی بودند که هنرمند برمی‌گزید و در درون قاب محصورشان می‌کرد تا به آفرینش‌ آنها اهتمام ورزد. گویی نقاش با دست خود مواردی را از حیات و هستی انتخاب می‌نمود و بدون نیاز و توجه به ارتباط آن‌ها با چیزهایی که برگزیده نشده‌اند، دست به ترسیم می‌‌زد. بنابراین ابژه‌های منتخب، مجزا و مستقل از ابژه‌های غیرمنتخب و با حداقل ارتباط با بیرون از قاب به مخاطب عرضه می‌شدند.

به تدریج که منتقدین و نظریه‌پردازان هنر بر این شیوه بیشتر اهتمام ورزیدند، دریافتند که فعل «برگزیدن» خود در درون، واجد ارتباط است. هنرمند بر اساس اندیشه و احساس خویش از هستی درونی و بیرونی خود، متناسب و به‌جا، گلچین می‌کند و در بوم نقاشی در معرض دید همگان قرار می‌دهد.

اما به تدریج که نگرش‌ها و اندیشه‌ها در روند مدرنیزاسیون متحول شد و به گونه‌ای رشد یافت، هنرمندان و منتقدین هنر، متوجه نکته‌ای مستتر در بستر آفرینش هنری شدند که پیش از آن کمتر مورد دقت و نظارت قرار داشت و آن چیزی نبود جز آنکه، وقتی ابژه(هایی) درون یک قاب قرار می‌گیرند، گاهی ناخواسته با آنچیز‌هایی که در بیرون از قاب هستند مرتبط می‌شوند.

وقوف بر این موضوع، باعث شد که پس از آن برخی از هنرمندان آگاهانه مابین بیرون و درون قاب ارتباط برقرار کرده و «وجود» و «فقدان» را، همزمان در آثار خود به جلب و نظر مخاطب برسانند. به عنوان مثال وقتی که هنرمندی شخصیت(های) اصلی نقاشی خود را بر روی جنس زن متمرکز می‌کند و در این میان تم اصلی‌اش هم مصائب زنان است، گویی وجود زنِ دردمند در آثار، فقدان مرد(ان) را فریاد می‌زند. و یا وقتی هنرمندی مانند ادوارد هاپر، در اغلب آثارش زنان را در داخل آپارتما‌نهایی ترسیم می‌کند که از درونِ پنجره‌ به بیرون می‌نگرند و اندام‌شان زیبایی معمول زنانه را هم به نمایش نمی‌گذارد؛ در این تنهایی خشک و محتوم، اوج رنج زن مدرنی را بیانگر است که مابین دیوارها محصور شده و بر نبود مرد و یا همدم و همدل، تاکید دارد.

با چنین توجهی در حیطه نقد و تحلیل یک اثر تجسمی، امکان معناپذیری در آثار رو به تزاید نهاده و نقد و تحلیل را به سمت مواردی که در آثار دیده نمی‌شود نیز سوق می‌دهد. این مهم زمانی بیشتر نمود می‌یابد که با بررسی چندین اثر از یک هنرمند به اکتشاف موتیف‌هایی مکرر دست یازیم. موتیف تکرار شونده در نقاشی‌های هاپر، «فقدان ارتباطات انسانی» است. شخصیت‌های تابلوهای هاپر، در یک مکان بسته، یا تنها و بی‌کس‌اند و یا اگر با کس یا کسانی هستند، ارتباطی مابین‌شان مشاهده نمی‌شود. «چهره‌های راکد» یکی دیگر از موتیف‌های تکراری آثار هاپر است. نبود شادی و نشاط در کنار نبود اندوه و دردی نمایان بر چهره‌، مخاطب را بیشتر دچار وحشت و اضطراب می‌کند. زیرا حتی نمی‌توان علی‌رغم وقوف بر نبود چیزی، آن را حدس زد و همین امر نگرانی‌ها را افزایش داده و جهان درون تابلوها را به جهانی عاری از عواطف خوب و بد انسانی بدل می‌کند.

نکته آخر آنکه، تردیدی نیست که امروزه «انتخاب هنرمند» اصلی است که منتقد و تحلیل‌گر نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند. اما باید حس و حواس خود را دقیق‌تر نماید؛ زیرا جستجوی «فاقدان»، خود طیف وسیعی است که در حدس و کشف آنها دقت تکنیکال، لازم و ضروری است. نمی‌توان هر چیز بیرونی را به اثر نسبت داد بدون آنکه نشانه‌ای بر ارتباط آن در درون اثر پیدا کرد. پس شایسته‌تر است که منتقد و تحلیل‌گر، جهت و آغاز حرکتش را از درون اثر به برون آن منضبط کند و سرنخ را از درون به دست گیرد تا به سردرگمی و احیانا بیهوده‌گویی دچار نشود.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۳
شهرام زعفرانلو

painting

painting_analysis

تحلیل

نقاشی

نقد

نظرات  (۱)

۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۳۱ احمد کلاه مال همدانی
سلام برادر ارجمند جناب استاد زعفرانلو بی تردید آثار گرانبهای شما هر روز حرفی تازه و نوین دارد . گمانم ارتباط درون و بیرون قاب های زندگی چه در هنر های بصری و چه در هنر زندگی حرفی نوین است که تابحال به احتمال بسیار قوی دیده نشده است. اما آنچه که در این نوشتار بیشتر به چشم میخورد غربت دنیای کنونی و آدمهایی هستند که در آن تنها زندگی مبکنند. و هیچ ارتباطی با بیرون قاب حیات ندارند. سرد و یخی و چشم انتظار دورهای دست نایافتنی . به گمان من این در تمامی هنرهای بصری چه سینما چه نقاشی چه عکاسی و حتی تئاتر وجود دارد. و میتوان فقدان و عدم ارتباط با بیرون را به خوبی حس کرد . توصیه میکنم این اندیشه را پی گیری نموده و همه ابعاد آن را در هنرهای بصری دنبال کنید تا نگاهی تکنیکال و اندیشه ورز در هنر ایران اسلامی پدید آید.
مثل همیشه برایتان آرزوی توفیق الهی دارم

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی