هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان
۳) تحلیل
تحلیل، بازشناسی چگونگی آفرینش اثر هنری است. یعنی تلاش برای شناسایی آن چیزی است که هنرمند با فرم و تکنیک هنری در بیان محتوای مد نظر خود به کار می‌برد .
آفریده ی هنری، شامل دو بخشِ درهم تنیده می‌باشد: فرم و محتوا.
"فرم"، شیوه‌‌ی بیان است و چگونگی بازنمایی موضوع منتخب هنرمند. به عبارتی فرم تکنیک است و زبان هنر. به عنوان مثال در نقاشی، عناصر نقاشی اعم از رنگ، شکل، حجم، نور، خط، فضا و ... به همراه اصول نقاشی همچون تعادل، تقارن، تناسب، هماهنگی، وحدت و ... همگی یاریگر هنرمند هستند برای شکل بخشی به فرم.
"محتوا"، موضوع و سوژه و تفکری است که به مدد فرم بیان می‌شود و هنرمندانه‌ زایش می‌یابد. به عنوان نمونه، مسائل زنان و پیرامون آن، موضوعاتی هستند که تحت یک نوع تفکر و نگرش خاصی برای خلق یک فیلم سینمایی انتخاب می‌شود. در فیلم "تلما و لوئیز" ماجرای دو زن که برای سفری تفریحی به بیرون شهر میروند و در مواجهه با مردان دچار مشکلات عدیده ای می‌شوند و به اجبار قتلی را صورت می‌دهند، موضوع فیلم است. نحوه روایت، شخصیت پردازی، میزانسن، موسیقی، فیلمبرداری، دیالوگها و ... در مجموع، زبان و فرم سینمایی هستند که هنرمند به خدمت می‌گیرد تا نگرش خود را درباره زنان جامعه بیان کند.
تحلیلگر آثار هنری با حداقل جانبداری نسبت به محتوای آثار، به شیوه ها و شگردهای به کار رفته برای خلق و پدیدآوری، توجه و دقت دارد. 
او چه موافق محتوا باشد و چه منتقد و مخالف آن، شایسته است در این مرحله یعنی مرحله تحلیل، مهارت خود را برای کالبدشکافی و جراحی مخلوق هنرمند به کار گیرد و قدرت و کاستی های فرم مورد استفاده را در بیان محتوا به مخاطبین اعلان نماید.
پس ضرورت دارد و لازم و واجب است، تحلیلگران خود بر دانش فرمِ هر گونه ی هنری که می‌خواهند تحلیلگر آن باشند تسلط و اشراف کافی را تحصیل کنند.
در قدم های نخست، مطالعه و یادگیری "تاریخ هنر" اولویت دارد. دانستن سیر و جریان رشد و نمو هنر و شناخت فراز و نشیب‌های آن غیرقابل انکار و اغماض است. 
سپس سر در کتب "نظری و فلسفی" فرو بردن، تحلیلگر را با تفکرات و اندیشه‌‌هایی که عمیق تر و ژرفناک تر از سایرین به هنر پرداخته‌اند، همنشین می‌سازد و او را دعوت می‌کند به امساک از سطحی نگری و گریز از اهمال در تشخیص خلاقیت‌های هنرمندانه.
در گامهای بعدی، خواندن و تامل در "تحلیل‌های پیشینیان"، تجربه اندوزی به دنبال خواهد داشت که خود مَدرسی است شاگرد پرور. 
فروتنی و تواضع تحلیلگران در برابر گستره غنی "زبان"، و سعی وافر به آموختن تجزیه و ترکیب زبانی برای تدوین و نگارش متنی پر مغز و قطعا تاثیرگذار؛ خود، فرمی است آموختنی که ظرفیت تبدیل شدن به یک اثر هنری مکتوب در آن مستتر است. چه بسیار متون تحلیلی که در دهه ها و سده های گذشته بر آثار هنری قلم زده شده‌اند و همچنان قابل بهره بردن و نیوشیدن هستند.
غور و غواصی در اقیانوس متون کلاسیک فارسی، گنجینه‌ای از واژگان و مفاهیم را نثار تحلیلگر می‌کند که در زمان نگارش، مددجویی بی منت است و تزیین دهنده و گوارابخش  تحلیل ها. شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی، تاریخ بیهقی، سمک عیار، دیوان حافظ و انبوهی از کهن-متنها و نوین نوشتارها، بدون ذره‌ای کم فروشی در خدمت نگارش و متن آفرینی هستند و بر تحلیل ها غنا می‌بخشند. 
و نکته آخر آنکه در رابطه با آثار هنری، فعل "تحلیلگری" توقف ناپذیر است و تمام ناشدنی. اثر ارزشمند و هنرمندانه، چشمه ای جوشان و بی پایان است که در همه اعصار متناسب با افکار و اندیشه‌‌ها و احساس های مخاطبان جاری و ساری می‌شود و هنردوستان و خالقان هنری را سیراب می‌کند. پس می‌توان در مقاطع گوناگون به میزان اندوخته ها و اندیشه های خود، رود تحلیل را به دریای بیکران هنر متصل ساخت و به مراتع و مزارع و دشتهای تشنه ی تعابیر و تفاسیر، حیاتی جاودانه بخشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۳
شهرام زعفرانلو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی