هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

نقدی بر فیلم مکس دیوانه: جادهٔ خشم Mad Max: Fury Road

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۴۱ ق.ظ

 لینک مطلب در خبرآنلاین

کارگردان: جرج میلر

تهیه‌کننده: داگ میتچل، جرج میلر، پی.جی. ووتن

نویسنده: جرج میلر، برندن مک‌کارتی، نیکو لاتوریس

بازیگران: تام هاردی، شارلیز ترون، نیکولاس هولت، هیو کیز-برن، رزی هانتینگتون وایتلی، رایلی کیئو، زو کراویتز، ابی لی کرشاو، کورتنی ایتون

موسیقی: جانکی ایکس ال

فیلم‌برداری: جان سیل

تدوین: مارگارت سیکسل

مدت: ۱۲۰ دقیقه

کشور: استرالیا و ایالات متحده

زبان: انگلیسی

بودجه: ۱۵۰ میلیون دلار

جوایز اسکار: نامزدی در 10 رشته و برنده در 6 رشته‌ی بهترین تدوین صدا، بهترین صداگذاری، بهترین طراحی صحنه، بهترین گریم و آرایش مو، بهترین طراحی لباس، بهترین تدوین

 

 

فیلمی اکشن و چهارمین قسمت از سری فیلم‌های مکس دیوانه است که داستان آن دربارهٔ مکس روکاتانسکی (تام هاردی) که به نیروهای ایمپریتر فیوروسا (شارلیز ترون) می‌پیوندد تا طی تعقیب و گریزهای متوالی جاده‌ای از دست رهبر شروری به نام ایمورتان جو (هیو کیز-برن) و نیروهایش فرار کنند. داستانی کلاسیک و سرراست درباره شررات و دنائتی سمبلیک از روابط انسانی و اوج رذیلت‌های بی حد و حصر در برده‌داری فوق مدرن، که به دلیل قرارگیری در ژانر اکشن از ابتدا تا انتها سرشار از حادثه و درگیری‌های خشونت‌بار است. خشونت‌های فیلم غیرقابل پیش‌بینی و جذاب می‌نماید. گریم‌، لباس و صحنه‌پردازی‌، جهانی از عضله و آهن را به نمایش می‌گذارد که حتی مشمئزکننده اما چشم‌گیر است. مخاطب تا پایان با این شرایط پرتنش اجازه نفس کشیدن نمی‌یابد و هر لحظه حادثه‌ای نامتعارف را نظاره‌گر است.

پیرنگ فیلم در سکانس‌های ابتدایی ما را به یاد داستان فیلم رنگو و لاک‌پشتی می‌اندازد که با سیطره بر آب، مردم شهر را استثمار می‌کند و قدرت‌مندانه انسان‌ها را وادار به اطاعت‌پذیری و خرافه‌گرایی می‌سازد. اما روند داستان در قهرمان‌پروری برخلاف داستان رنگو و داستان‌ها مشابه، دارای دو قهرمان هم‌طراز است. قهرمانی یا قهرمان‌هایی گریزپا که در سفر خود در برخورد با ضدقهرمان داستان، او را از بین می‌برند و در نیمه دوم به قلمروی که از آن گریخته‌اند بازمی‌گردند و به جای احیای جامعه و مردم، و بازی نقش مصلحی خیر‌خواه، در جایگاه شرور قصه می‌نشینند.

در رنگو قهرمان از بطن جامعه دون‌پایه برمی‌خیزد و بر اثر اشتباهاتی مسیری را لاجرم طی می‌کند که از او قهرمانی ناخواسته و ناجی می‌سازد. اما رنگوی آفتاب‌پرست دیگر به جای لاک‌پشت بدجنس نمی‌نشیند.

این نگاه نامعمول فیلم مکس دیوانه به تقابل خیر و شر، به گونه‌ای است که نمی‌توان مابین آن دو خط‌کشی و تفکیک آشکاری قائل شد. آدم‌های خوب و بد داستان همه در پی کسب قدرتند و معیار خاصی برای خوب و بد تلقی کردن آدم‌ها وجود ندارد. این مهم نه از طریق کنش، بلکه به واسطه‌ی امکانات سینمایی از جمله گریم و همراهی بصری مخاطب با قهرمانان امکان‌پذیر می‌شود. علاوه بر این قرار دادن چند زن آسیب‌پذیر در ماشین جنگی قهرمان‌های داستان بهانه‌ای است تا حس ترحم و همراهی بیننده را برانگیزد. اما عدم شخصیت‌پردازی عمیق در مورد زنان، رسیدن به این هدف را ناممکن می‌سازد و اثری ناتوان عرضه می‌کند که حوادث و جلوه‌های صوتی و بصری بیش از سایر عناصر دراماتیک جلب‌توجه می‌نماید.

نکته بارز و کلیشه‌ای فیلم، ارائه شرایطی غیرطبیعی از زنان است. زن قهرمان فیلم که تمرد می‌کند و می‌گریزد و زنانی که در ید قدرت شخصیت منفی فیلم هستند و به واسطه‌ی زن قهرمان قرار است نجات یابند و گروهی از زنانی که در منطقه‌ای خاص و با چهره‌هایی شرقی موتورسوارانی جنگجو به شمار می‌روند. این سه نوع زن برای دستیابی به استقلال و رهایی از ستم‌ مردان در تلاشند. این زنها یا بر اوضاع و احوال موجود آگاهند و به جنگ و گریز مشغولند و از ظواهری مردانه برخوردارند یا زنانی جذاب و زیبا هستند که برای حرمسرای ایمورتان‌جو وظیفه‌ی زایش و التذاذ را عهده‌دار شده‌اند. شخصیت‌پردازی مردان نیز در سطح می‌ماند و اندام و زبان بدن است که همانند مسابقات کشتی کج با همراهی تکنولوژی صنعتی و افسارگسیخته بیانگر است. بیانگر چهره‌ی جدید از مدرنیته‌ی خشونت‌گرا و قدرت‌مداری وحشیانه در زمینی فاقد طراوت و سرسبزی مورد انتظار.

قرابت عجیب و تصادفی! پیرنگ فیلم با شرایط ایجاد شده توسط گروه‌های افراطی در منطقه خاورمیانه، نخستین تصوری است که در ذهن مخاطب برای انطباق شرایط فانتزی درون فیلم با واقعیت‌های سیاسی و نظامی موجود در خارج از فیلم شکل‌ می‌گیرد. بازنمایی افراط‌گرایی ضدانسانی دیروز نازی‌ها و امروز داعشی‌ها از جمله کارکردهای فیلم "مد مکس" است و هشداری است در زمینه قربانی شدن کلیت احساسات و عواطف بشری در روند الیناسیون (از خودبیگانگی) به واسطه انواع و اقسام سلاح‌های غیرمتعارف جنگی و ساخته دست بشر. به واقع در صحنه‌ها و لحظاتی از فیلم به مدد ترکیب‌بندی و تقارب رنگ‌ها حتی نمی‌توان مابین آدمها و ادوات و ماشین‌های جنگی تفاوتی قائل شد. در پایان آنچه در ذهن می‌ماند سرعت و قدرت بی‌مهابا در شرایط مالیخولیایی است که ممکن است جهان در آینده گرفتار آن شود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۰۹
شهرام زعفرانلو

تحلیل

سینما

نقد

نقد فیلم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی