هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نقدها، تحلیل‌ها و یادداشت‌های شهرام زعفرانلو درباره فرهنگ و هنر

هنرِهنر - ArtArt.ir

نام اثر:
مرد متحیر - پرتره نقاش - 1843
The Desperate Man - Self-portrait
نقاش: گوستاو کوربه - 1819-1877
اندازه: 45 × 54 سانتیمتر
مواد: رنگ روغن روی بوم
محل نگهداری: مجموعه شخصی

نویسندگان

یادداشتی بر فیلم: ماه آگوست در اوسیج کانتی- 2013

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۸ ق.ظ

ماه آگوست در اوسیج کانتی

(August: Osage County - John Wells - 2013)

کارگردان: جان ولز

فیلمنامه نویس: تریسی لتز (بر اساس نمایشنامه‌ای به قلم وی)

بازیگران: مریل استریپ، جولیا رابرتز، کریس کوپر، اوان مک گرگور، مارگو مارتیندال، سم شپرد

موسیقی: گوستاو سنتاولالا

مدیر فیلمبرداری: آدریانو گلدمن

تدوین: استفن میرور

کشور: ایالات متحده

زبان: انگلیسی

زمان: 121 دقیقه

بودجه:25.000.000 دلار

داستان فیلم:

مادر (ویولت) بیمار است و با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند. او از بس داروهای آرام‌بخش و مسکن مصرف کرده که گاهی مشاعر خود را از دست می‌دهد. همه دختران و دامادها و خاله و خانواده‌اش برای سر زدن پیش مادر جمع می‌شوند. همسر او (بورلی) خودکشی می‌کند. همه در مراسم تدفین شرکت کرده و به تدریج حرفها و حدیث‌هایی در مورد گذشته و خصلتهای یکدیگر مطرح می‌کنند که در نهایت به جدایی می‌انجامد.

نقد فیلم:

فیلم با این جمله از زبان بورلی (پدر خانواده) شروع می‌شود: «زندگی بسیار طولانی است!» تی اس الیوت (شاعر). در وحله اول جمله برای بیننده ساده و غریب می‌نماید اما با مشاهده وضعیت ناخوشایند ویولتِ بیمار و سپس خودکشی بورلی، که ما را با این جمله به شنیدن و دیدن داستان دعوت می‌کند؛ در می‌یابیم که برای چنین فرد حساس و دردمندی در شرایطی اسفبار و غیرقابل تحمل، واقعا زندگی طولانی‌تر از حد معمول آن به نظر می‌رسد.

جالب آنکه، راوی خودکشی می‌کند و ما را با داستان خانواده‌اش تنها می‌گذارد تا تک‌تک افراد را به نظاره و قضاوت بنشینیم تا شاید تشابهاتی را میان خود و آنها دریابیم.



کم‌کم که داستان پیش می‌رود خصوصیات و روحیات آدمها در کشمکش با هم و در گفتگوهای دراماتیک‌شان بارز می‌شود. ما به اختلافات درون‌ یکایک افراد و روابط‌شان با سایرین آگاه شده و داستان زمانی به افشاگری‌‌ها و پرده‌دریها منجر می‌شود که کنترل نسبی و سلامت مادر به دست آمده و فرصت برای شناخت عمیق‌تر گذشته‌ها پیدا شده است.

تلخی شکستن رابطه میان دخترخاله و پسرخاله‌ای که می‌خواهند عاشقانه و به دور از قضاوت‌های اطرافیان زندگی را آغاز کنند، ضربه مهلکی است که کام همگان را تلخ کرده و به تنهایی‌های بیشتری دامن می‌زند.

این بخش از داستان ما را به یاد نمایشنامه‌ی «پدر» اثر یوهان آگوست استریندبرگ می‌اندازد که در آن همسر کاپیتان رازی را برملا می‌کند که ساختار ذهنی و زندگی او را دگرگون کرده و باعث اتفاقات ناگوار بعدی می‌شود.

مهارت فیلمنامه‌نویس در نوشتن گفتگوهایی بسیار دقیق و به جا در کنار اجراهایی کم‌نظیر از مریل استریپ و جولیا رابرتز، به همراه مهارت فیلمبردار و تدوین‌گر در گرفتن نماهایی نزدیک از چهره‌ها، و برش‌های هوشمندانه برای سرعت بخشیدن به تنش‌های به ظاهر کُند میان افراد، امکان حواس‌پرتی را از بیننده سلب می‌کند و او را تا پایان فیلم میخکوب لحظات دیدنی می‌نماید.



چنین تمهیداتی است که اثر را در عین تلخی و ناخوشایندی داستان، به هنری قابل تامل تبدیل می‌کند که حاضریم تا پایان شاهد همه‌ی هجمه‌ها، جدایی‌های و تنهایی‌های باشیم.

زنان هرچند تلاش دارند تا خود را محق جلوه دهند، اما فیلم برخلاف سایر آثاری که به زندگی زنان از دریچه مخالفت با مردان می‌پردازند، از غلتیدن در تفکراتی اینگونه پرهیز می‌نماید. زنان هم به اندازه‌ی مردان در ایجاد اوضاع نامطلوب و تلخ مقصرند. خاله‌ای که در گذشته خیانت کرده است و مادری که از تصمیم به خودکشی پدر آگاهی دارد، نه اقدامی می‌کند و نه به دیگران خبر می‌دهد. فارغ از جنسیت، همه مقصرند که "زندگی طولانی‌تر" می‌شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۶
شهرام زعفرانلو

سینما

نقد فیلم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

برای ارسال نظر اجباری به ثبت‌نام نیست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی